اموزش بورس

اموزش بورس و سبد گردانی

اموزش بورس

اموزش بورس و سبد گردانی

خبر جدید از پالایشی یکم

خبر جدید از پالایشی یکم

خبر جدید از پالایشی یکم

معاون وزیر نفت در امور برنامه ریزی گفت: وزارت نفت وظیفه‌ای در زمینه سبدگردانی صندوق پالایشی یکم ندارد و تمام اختیارات لازم را به سازمان خصوصی‌سازی سپرده‌ایم. و ثبت نام بورس ادامه دارد . 


هوشنگ فلاحتیان،  کد بورسی در ابتدای کار لازم است معاون وزیر نفت در امور برنامه‌ریزی درباره اینکه آیا برای بازارگردانی سهام صندوق پالایشی یکم، اقدامی از سوی وزارت نفت (شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی) انجام شده یا خیر، گفت: پیگیری وضعیت صندوق پالایشی یکم در اختیار سازمان خصوصی سازی است و وزارت نفت مسئولیت‌های خود درباره ثبت صندوق که شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی پیگیر انجام آن بود را انجام داده است.

وی افزود: سازمان خصوصی سازی همکاری‌های لازم را در این زمینه داشته است، آموزش بورس لازم است . 

این مقام مسئول در پاسخ به اینکه آیا وزارت نفت برای بازارگردانی این صندوق برنامه‌ای ندارد، اظهار داشت: وزارت نفت وظیفه‌ای در این زمینه ندارد و تمام اختیارات لازم را به سازمان خصوصی سازی سپرده‌ایم.

روی خوش بورس به سهامداران در ابتدای هفته

روی خوش بورس به سهامداران در ابتدای هفته / افزایش تقاضا در مقابل عرضه

روی خوش بورس به سهامداران در ابتدای هفته / افزایش تقاضا در مقابل عرضه

با شروع معاملات امروز بازار سهام شاخص کل روند صعودی داشت اما در ادامه معاملات عرضه در نمادهای بنیادین بیشتر شد و شاخص سیر نزولی پیدا کرد.


 با شروع معاملات امروز  کد بورسی و بازار سهام شاخص کل رشدی 4 هزار واحدی داشت اما با ادامه معاملات عرضه در نمادهای بزرگ باعث روند نزولی شاخص کل شد اما دوباره تقاضا در نمادهای فولاد و فملی روند صعودی شاخص کل شد.

به نظر می‌رسد روند شاخص هم‌وزن در جریان معاملات امروز بهتر از شاخص کل باشد زیرا نمادهای کوچک بازار سهام روند بهتری نسبت به نمادهای بنیادین دارند. و ثبت نام بورس کاهش داشت . 

همچنین عرضه در نمادهایی مانند شستا زیاد است اما به نظر می‌رسد باادامه روند معاملات امروز بازار سهام تقاضا به این نمادها بازگردد. آموزش بورس لازم است . 



همچنین به نظر می‌رسد شاخص کل در جریان معاملات امروز بازار سهام کانال یک میلیون و 400 هزار واحد را پس بگیرد و به نوعی روند صعودی خود را بعد از نوسانی کوتاه مدت در این محدوده آغاز کند.

همچنین نماد شستا با خرید بیش از 80 میلیونی حقیقی‌ها به مدار سبز رسید و در قیمت 2810 تومان قرار گرفت و همچنین گروه‌های فراورده‌های نفتی نیز روندی صعودی دارند.



نمادهایی چون فارس، فولاد، فملی و تاپیکو بیشترین تاثیر مثبت بر شاخص کل بازار سهام را داشتند و نمادهایی چون بپاس، آریا و غصیبو بیشترین تاثیر مثبت را بر شاخص کل فرابورس داشتند.

افزایش تقاضا و سبز شدن بازار در صنایع کوچک بیش از بزرگان به چشم می‌خورد؛ کشاورزی، محصولات غذایی قندوشکر ، حمل و نقل و خرده فروشی‌ها بیشترین تعداد صف خرید را دارند.

بازار سهام امریکا حباب دارد ؟

 بازار سهام امریکا حباب دارد ؟

 بازار سهام  آمریکا حباب دارد؟

با وجودی که برخی از ذینفعان بازار سهام براین باورند که بازار سهام دارای حباب است؛ اما با این حال برخی هم این مساله را به یک مثلث آتش تشبیه می کنند..

 گروه بورس جهان: سایت «لایومینت» در گزارشی که به قلم جیسون زوویگ، روزنامه نگار وال استریت ژورنال منتشر کرده، به بررسی کتاب نوشته محققان امور مالی ویلیام کوین و جان ترنر از دانشگاه کوئینز بلفاست ودرباره اینکه بازار سهام حباب دارد، پرداخته است؛ به طوریکه این گزارش این گونه آغاز می شود:
تاکنون در سال ۲۰۲۰ شاخص NYSE FANG + (شاخصی است که در معرض ۱۰ غول فناوری پر معامله امروز قرار دارد) سهام عظیم فناوری ۷۸ درصد رشد داشته است. Renaissance IPO ETF، صندوق قابل معامله در بورس که عرضه های عمومی اخیر را در اختیار دارد، ۸۴ درصد رشد دارد. SPDR S&P Kensho Clean Power ETF، که در شرکت های در حوزه انرژی تجدیدپذیر سرمایه گذاری می کند، ۸۸ درصد سود کسب کرده است.

در همین حال،  بازار سهام بطور کلی تقریباً ۱۱ درصد رشد کرده است. برای سالها، شاید هر کسی به نظرش برسد که هر دارایی مالی که تا حدودی بیش از حد ارزش گذاری شده، آن را حباب بخواند. استفاده از «حباب» قرن ها پیش برای توصیف گمانه زنی های گسترده ای بکار می رفته؛ که قیمت های بازار را به نقطه اوج می رساند.

اگرچه حباب های مالی هرگز تعریفی رسمی نداشته اند و شناسایی آنها دشوار است. اما با این وجود کتاب جدید، «Boom and Bust: A Global History of Bubbles Financial»، که توسط محققان امور مالی ویلیام کوین و جان ترنر از دانشگاه کوئینز بلفاست در ایرلند شمالی، نوشته شده، به روشن شدن تفکر این موضوع کمک می کند.

 باید اشاره کرد بازارهای مالی می توانند به راحتی پنج برابر یا حتی ۱۰ برابر سریع داغ شوند و سپس حداقل ۵۰ درصد در یک لحظه فروپاشند و میلیون ها سوداگر را بسوزانند و بعضاً کل اقتصاد را نیز برهم بزنند. برای نمونه به ایالات متحده بعد از سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹ یا ژاپن ۶۰ سال بعد فکر کنید.

به جای اینکه دارایی ها را بیش از اندازه  شان به عنوان حباب در نظر بگیریم، ممکن است آنها را یک آتش سوزی بدانیم. هر چه بیشتر منبسط شود و داغتر شود، می تواند ویرانی بیشتری ایجاد کند.

کتاب «Boom and Bust» با استفاده از استعاره «مثلث آتش» به ۳۰۰ سال شیدایی بازار با دقت می پردازد. مدتهاست که این تصویر برای توضیح شرایط لازم برای شعله ور شدن و تداوم شعله های آتش برانگیخته شده است: اکسیژن، سوخت و گرما. چنانچه اگر یکی را بردارید و می توانید از آتش سوزی جلوگیری کرده یا آن را خاموش کند.

اکسیژن سرمایه گذاری سهولت خرید و فروش دارایی است. قرن ها پیش، این به معنای انتقال مالکیت شرکت ها به سهام قابل معامله بود. امروزه یک کارگزار سهام در کنار شما دارد. در عین حال که با استفاده از یک اپلیکیشن معامله مبتنی بر تلفن های هوشمند، می توانید به اصطلاح کسری از سهام را با صعود سود که هرکس توانایی خرید آن را دارد خریداری کنید یا بفروشید. کد بورسی در ابتدای مکار انجام خواهد شد . 

ضلع دوم مثلث آتش، سوخت در بازارهای مالی با پول و اعتبار نمایان می شود. نرخ بهره پایین، سود ناچیز پس انداز باعث شده تا مردم با سرمایه گذاری با  وام مجبور به سرمایه گذاری در گزینه های خطرناک شوند.

امروز، وام هایی که  به عنوان سوخت و محرک به شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی عظیم میلیارد دلاری که کل شرکتها را خریداری می کنند، به این مساله دامن می زند - و در عین حال که سرمایه گذاران خردی که معاملات کوچک «حاشیه ای» با مبلغی کمتر از ۲۰۰۰ دلار در حساب کارگزاری انجام می دهند.آموزش بوش صروری است .

ضلع سوم مثلث، گرما، با سفته بازی ها تکمیل می شود. وقتی قیمت ها بالا می روند، افراد بیشتری خرید می کنند، این موضوع قیمت ها را بیش از پیش ملتهب و هجوم دیگری از سفته بازان را به خود جلب می کند. این امر باعث تطمیع خریداران ساده لوحی می شود که فکر می کنند پول در آوردن آسان است. اما صندوق های سرمایه گذاری و سایر موسسات نیز این شرایط داغ را دنبال و شعله های آتش را حتی بیشتر می کنند.

کتاب «Boom and Bust» با اشاره به اینکه مثلث آتش در سالهای اخیر با مولفه چهارم، «واکنش زنجیره ای گرمازا» به شکلیبه روز شده استعاره را کامل می کند.  قابلیت خرید و فروش، اعتبار و سفته بازی برای شروع و ادامه آتش بازار ضروری است؛ اما کافی نیست. در حالی که مولفه چهارم، آنچه نویسندگان آن را «جرقه» می نامند نیز مورد نیاز است.

این مساله می تواند ناشی از فناوری جدید، مداخله دولت یا هر دو باشد. شادی خرید سهام در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی با ایجاد سرخوشی در مورد پتانسیل اینترنت آغاز شد. از طرفی باید یادآور شد که رونق بازار اخیر چین با سیاست ها و تبلیغات دولت برانگیخته شده است.ثبت نام بورس  لازم . 

همچنین «Boom and Bust» نشان می دهد که بیشتر حباب ها محدود به چند سهام یا صنعت هستند. به طوریکه این مساله در ۱۸۲۴-۱۸۲۵ درست بود، زمانی که سهام معدن آمریکای لاتین در لندن بیش از پنج برابر در حدود شش ماه افزایش یافت، در حالی که سهام های شرکت های بزرگ بریتانیا تقریبا یک دهم ارزش خود را در بازار از دست دادند. مجدداً در لندن، در دهه ۱۸۹۰، سهام شرکت های دوچرخه سواری در طول یک سال بیش از دو برابر شد، در حالی که سهام اصلی به جایی نرسیدند.

در سال ۱۹۹۹، با رشد دیوانه وار سهام اینترنت، شاخص نزدک کامپوزیت (شاخص بر مبنای ارزش بازار است که تقریباً شامل ۳۰۰۰ نوع اوراق بهادار است، که فقط روی بورس نزدک ارائه می شود) تکنولوژی ۸۶ درصد رشد کرد. در عین حال که بدون شرکت های فناوری، شاخص S&P ۵۰۰ تنها ۵ درصد رشد داشت.

در حالی که امروز هم خیلی متفاوت نیست. چراکه براساس اعلام Matarin Capital Management، یک شرکت سرمایه گذاری در نیویورک، متناسب با اندازه بازار،  سهام عظیم فناوری وزن بازار را سنگین تر می کند – شرکتهای در شاخص S&P ۵۰۰ اخیراً، ۲۱ برابر سود پیش بینی شده را برای بیش از ۱۲ ماه آینده معامله کرده اند. که این حدود ۲۴ درصد بیشتر از میزان متوسط، در ربع قرن گذشته است.

برای خنثی سازی تأثیر تعداد انگشت شماری از سهام عظیم، می توانیم وزن شرکت ها را به یک اندازه در نظر بگیریم. از این منظر، شاخص S&P ۵۰۰ در حدود ۱۷ برابر درآمد مورد انتظار است، تقریبا ۱۰ درصد بالاتر از متوسط ‌بلند مدت آن. این بدان معناست که اکثر سهام ارزان نیستند.

نگرانی بزرگتر این است که آتش در میان چند سهام عظیم می تواند بازار را شعله ور کند. پس از سقوط شاخص سنگین سهام غولهای فناوری نزدک در سال ۲۰۰۰، شاخص S&P ۵۰۰ به شکلی باور نکردنی نیز سقوط کرد. اخیراً، شرکتهای کوچکتر و سهام ارزان از لحاظ «ارزشی» علائم بهبودی را نشان داده اند - که اگر ادامه یابد، می تواند وزن بازار غول های داغ مانند آمازون را کاهش دهد. این ممکن است مانعی برای آتش وداغ شدن این بازار باشد.

نماد های پالایشی در سقف روزانه


نمادهای «پالایشی» در سقف روزانه/ عرضه مانع رشد بیشتر شاخص

نمادهای «پالایشی» در سقف روزانه/ عرضه مانع رشد بیشتر شاخص

با شروع معاملات امروز بازار سهام شاخص کل به دلیل تقاضای زیاد در نمادهای شاخص‌ساز حدود ۱/۵ درصد رشد کرد و به یک میلیون و ۳۸۴ هزار واحد رسید.


 در حالی که در مرحله پیش گشایش بورس امروز روند عرضه و تقاضا متعادل بود اما با شروع معاملات بازار سهام تقاضا در نمادهای شاخص‌ساز بیشتر شد و شاخص کل تحت تاثیر معاملات مثبت نمادهایی چون فملی، کگل، شپنا و گچاد حدود 1/5 درصد صعود کرد.

به نظر می‌رسد شاخص کل بازار سهام تا پایان هفته کانال یک میلیون و 400 هزار واحد را پس بگیرد و طبق گفته کارشناسان دوباره یک اصلاح در راه خواهیم داشت.



همچنین به نظر می‌رسد بازار سهام امروز در ادامه روند معاملات خود با عرضه در برخی نمادها همراه شود و شاخص کل عقبگرد جزئی داشته باشد. آموزش بورس لازم است .

ارزش معاملات تا این لحظه حدود 4 هزار میلیارد تومان و ورود پول حقیقی نیز حدود 160 میلیارد تومان است.

در جریان معاملات امروز بازار سهام نمادهای بانکی مثبت هستند و در بالاترین حد روزانه خود قرار دارند اما از طرفی نیز در گروه‌ها فلزات اساسی نماد فولاد که روند خوبی در دوره بعد از اصلاح داشته امروز نیز روند نزولی دارد.



نمادهای فملی، کگل، شپنا و کچاد بیشترین تاثیر مثبت بر شاخص کل را داشتند و در بازار فرابورس نیز مدیکو، وسپهر و آریا بیشترین تاثیر مثبت بر شاخص کل فرابورس را داشتند.و ثبت نام بورس ادامه دارد . 

ثبات قیمت دلار، افزایش قیمت‌ها جهانی و ثابت ماندن نرخ سود بانکی از جمله دلایل رشد بازار سهام هستند اما اعتماد سهامداران حقیقی نیز در روند بازار سهام بسیار موثر است.

بازگشت پول حقیقی به بازار سهام نیازمند اعتماد به بازار سهام است که به دلیل اصلاح طولانی بازار سهام و زیان زیاد سهامداران این اعتماد از بین رفت اما به دلیل بی‌اعتمادی و جذاب نبودن بازارهای موازی دوباره توجهات به بازار سهام بازگشت.کد بورسی در بازار سهام مورد نیاز است . 

تخریب گر کوچک


تخریب‌گر کوچک! / کرونا چه بلایی بر سر اقتصاد ایران آورد؟

تخریب‌گر کوچک! / کرونا چه بلایی بر سر اقتصاد ایران آورد؟


بهمن 98 که خبر شیوع گسترده ویروس کرونا در ایران منتشر شد، گزارش‌های اقتصادی هشدار می‌داد کرونا تنها جان آدم‌ها را تهدید نمی‌کند بلکه دوام آن، نفس اقتصاد را هم به شماره می‌اندازد و حضورش برای اقتصادی مانند اقتصاد ایران با مشکلات بسیار همراه است.

 در پرونده این هفته بخش در نظر دارد ابعاد مختلف شیوع کرونا بر اقتصاد ایران را بررسی کند و در گام اول به این سوال جواب دهد که شیوع کرونا بر سه شاخص نرخ رشد اقتصادی، تورم و بیکاری چه اثری گذاشته است؟ آنچه در ادامه می‌آید پاسخ به همین سوال است. نرخ رشد اقتصادی، تورم و بیکاری قبل از شیوع کرونا چقدر بود و اکنون چقدر است؟

 در زمان شیوع ویروس کرونا، نرخ رشد اقتصاد ایران منفی 7.6 درصد  بود و نرخ تورم نقطه به نقطه بهمن ماه 25 درصد. بودجه 99 با کسری 180 هزار میلیارد تومانی مواجه بود و تحریم‌ها فروش نفت ایران را به کمترین میزان در دهه‌های گذشته رسانده بود.کد بورسی جهت  وارد شده به بازار سرمایه لازم است . 

حالا به لیست مشکلات ساختاری و تحریم، کرونا هم اضافه شده بود. همان زمان مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی اعلام کرد کرونا هم میزان تولید را کاهش می‌دهد و هم به کسری بودجه بیشتر دامن می‌زند. نتیجه اینکه اقتصاد هم درگیر تورم بالاتر می‌شود و هم نرخ رشد اقتصادی پایین‌تر. به عبارتی این ویروس، همزمان اقتصاد را دچار شوک عرضه و تقاضا می‌کند.

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی اعلام کرد کرونا هم میزان تولید را کاهش می‌دهد و هم به کسری بودجه بیشتر دامن می‌زند. نتیجه اینکه اقتصاد هم درگیر تورم بالاتر می‌شود و هم نرخ رشد اقتصادی پایین‌تر.

شوک عرضه و تقاضا در اقتصاد

چگونه این ویروس به کاهش تقاضا دامن می‌زند؟ بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، تعطیلی کسب‌وکارها باعث بیکاری افراد می‌شود و این بیکاری و کاهش درآمد به کاهش تقاضا منجر می‌شود. از طرف دیگر چون زمان معینی برای اتمام کرونا نمی‌توان اعلام کرد، خانوارها تقاضای فعلی برای خرید را به تعویق می‌اندازند و بیشتر پس‌انداز می‌کنند. در نتیجه تقاضا باز هم کم و کمتر و رکود بیشتر می‌شود. آموزش بورس لازم است . 

اما همزمان با کاهش تقاضا، طرف عرضه هم دچار مشکل می‌شود. پیش از شیوع کرونا، تحریم‌ها روند واردات کالا به کشور را دشوار کرده بود. شیوع کرونا هم منجر به بسته شدن مرزها شد و روند کند واردات، با اختلال جدی مواجه شد. نتیجه کاهش واردات، کمبود کالا در واحدهای تولیدی و کاهش عرضه بود. بخشی از ظرفیت واحدهای تولیدی به دلیل کاهش واردات کاهش یافت و بخشی به دلیل کاهش تقاضا در بازار . و ثبت نام بورس کمتر شده است .



نتیجه هر دو، تعدیل نیرو و از دست رفتن درآمد برخی از خانوارهاست. این چرخه اما در این بخش متوقف نمی‌شود. بیکاری و کاهش درآمد افراد به کاهش تقاضا دامن می‌زند و کاهش تقاضا به معنای کاهش عرضه و افت ظرفیت تولید است که به تعدیل نیروی کار منجر می‌شود و این چرخه ادامه می‌یابد!

تعطیلی کسب‌وکارها باعث بیکاری افراد می‌شود و این بیکاری و کاهش درآمد به کاهش تقاضا منجر می‌شود. چون زمان معینی برای اتمام کرونا نمی‌توان اعلام کرد، خانوارها تقاضای فعلی برای خرید را به تعویق می‌اندازند و بیشتر پس‌انداز می‌کنند.

نرخ رشد اقتصادی منفی 6 درصد؟

اما کرونا چه اثری بر نرخ رشد اقتصادی گذاشته است؟ افت تولید و کاهش تقاضا اقتصاد را با رکود و کاهش نرخ رشد اقتصادی مواجه می‌کند.

از طرف دیگر آمارهای رسمی می‌گوید بخش‌های مختلف اقتصاد از جمله بخش خدمات با کاهش فعالیت شدید مواجه شده‌اند و اینها همه برای کوچک شدن اقتصاد ایران کافی است.

آمار رئیس کل بانک مرکزی از نرخ رشد اقتصادی سه ماهه اول سال 99 می‌گوید وضعیت نه تنها بدتر نشده بلکه کمی هم بهتر شده. چون به گفته عبدالناصر همتی نرخ رشد فصل بهار بدون نفت منفی 6 درصد و با احتساب نفت منفی 2.8 درصد بوده.

آمار مرکز آمار از این هم بهتر است و می‌گوید نرخ رشد اقتصادی بدون نفت منفی 1.7 و با نفت منفی 3.5 درصد گزارش شده است. این در حالی است که قبل از شیوع کرونا نرخ رشد اقتصادی در 9 ماهه اول سال 98 منفی 7.6 درصد گزارش شده بود.

بدترین نرخ رشد اقتصادی در 33 فصل گذشته!

شواهد و قرائن می‌گوید اگر وضعیت نرخ رشد اقتصادی در این مدت بدتر نشده باشد، بهتر نشده است. از میان سه بخش اصلی اقتصاد، بخش خدمات بیشترین تاثیر منفی را از کرونا گرفته است. این تاثیر هم در نرخ رشد اقتصادی خود را نشان می‌دهد و هم در آمار بیکاری.

منبع: مرکز آمار ایران- بهار 99

به گزارش مرکز آمار، نرخ رشد اقتصادی بخش خدمات در سه ماهه اول سال 99 منفی 3.5 درصد است. این بدترین نرخ رشد اقتصادی بخش خدمات در 33 فصل گذشته است. یا به عبارتی طی دهه 90 که اقتصاد ایران مدام کوچکتر می‌شد، بخش خدمات وضعیت مطلوب‌تری در مقایسه با بخش کشاورزی و صنعت داشت و حالا وضعیت این بخش نگران‌کننده است.

اما مساله زمانی نگران‌کننده‌تر می‌شود که بدانیم بخش خدمات به تنهایی۵۳ درصد از کل اقتصاد ایران را شامل می‌شود و بیشترین سهم از اشتغال را دارد. به عبارتی بیش از 12 میلیون نفر در این بخش شاغل هستند و منفی شدن عملکرد این بخش از بابت اثری که بر اشتغال کل به جا می‌گذارد، نگران‌کننده است.

به گزارش مرکز آمار، نرخ رشد اقتصادی بخش خدمات در سه ماهه اول سال 99 منفی 3.5 درصد است. این بدترین نرخ رشد اقتصادی بخش خدمات در 33 فصل گذشته است.

بیکاری 24 درصدی!

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش دیگری هم به بررسی وضعیت بازار کار ایران در بهار 99 پرداخته است. گزارشی که در نگاه اول می‌گوید نرخ بیکاری بهار 99 نسبت به بهار 98 حدود 1.1 درصد کمتر شده است. اما گزارش بلافاصله تاکید می‌کند که این کاهش ناشی از افزایش اشتغال نیست، بلکه نشان‌دهنده کاهش نرخ مشارکت و ناامیدی مردم از یافتن شغل است.

گزارش البته به نکته قابل توجهی اشاره می‌کند. آن هم اینکه اگر افراد شاغل و بیکار اضافه شده به جمعیت غیرفعال همچنان در بازار کار باقی می‌ماندند، نرخ بیکاری در بهار 99 به جای 8/9 درصد اعلام شده توسط مرکز آمار ایران به 24درصد می‌رسید.



بخش اشتغال تاثیرات دیگری هم از ویروس کرونا گرفته است.

  • بررسی‌ها نشان می‌دهد در بهار 99 نسبت به بهار 98 حدود دو میلیون نفر از تعداد جمعیت فعال کشور کم شده است. از این تعداد، یک میلیون و 500 هزار نفر شاغل و 500 هزار نفر بیکار بوده‌اند که هر دو گروه از بازار کار خارج شده‌اند.
  • نکته مهم دیگر این است که از این یک میلیون و 500 هزار نفر شاغلی که شغل خود را از دست داده‌اند، حدود نیمی (49 درصد) در بخش خدمات مشغول به کار بوده‌اند، 27 درصد در حوزه صنعت و مابقی در بخش کشاورزی بوده‌اند.

گزارش سازمان جهانی کار نشان می‌دهد کرونا بر بازار کار همه کشورها اثر منفی گذاشته و میزان اشتغال این کشورها کاهش یافته و نرخ بیکاری افزایش قابل توجهی داشته است. اما مساله ایران این است که در ایران، بیکاری در شرایطی به کاهش درآمد خانوار منجر شده که نرخ تورم هم افزایش قابل توجهی داشته و ترکیب این دو، معشیت مردم را با مشکلات جدی مواجه کرده است.

از یک میلیون و 500 هزار نفر شاغلی که در بهار 99 شغل خود را از دست داده‌اند، حدود نیمی (49 درصد) در بخش خدمات مشغول به کار بوده‌اند، 27 درصد در حوزه صنعت و مابقی در بخش کشاورزی.


تورم، بلای بدتر از کرونا

بر اساس گزارش مرکز آمار نرخ تورم تقطه به نقطه در بهمن سال 98 و همزمان با شیوع کرونا 25 درصد بود. اما آخرین گزارش این مرکز نشان می‌دهد نرخ تورم نقطه به نقطه آبان ماه به 46.4 درصد رسیده است. این یعنی یک خانوار برای تامین مایحتاج خود در آبان امسال در مقایسه با آبان سال گذشته باید 46.4 درصد بیشتر هزینه کند.

اما افزایش تورم به شکل دیگری هم بر منفی شدن نرخ رشد اقتصادی اثر می‌گذارد و هم بر افزایش بیکاری.

اقتصاد زمانی به حرکت در می‌آید که تقاضا در آن افزایش یابد. افزایش تقاضا به افزایش عرضه و تولید منجر می‌شود و این مساله می‌تواند به افزایش ظرفیت واحدهای تولیدی و خدماتی و اشتغال افراد منجر شود.

دولت با کسری بودجه مواجه است و این کسری با شیوع کرونا بیشتر هم شده؛ پس دولت اعتبار کافی برای حمایت همزمان از خانوارها و بنگاه‌ها ندارد و در این شرایط سیاست دولت بیشتر بر حمایت نقدی از خانوارها متمرکز می‌شود.

اما این افزایش تقاضا زمانی رخ می‌دهد که خانوارها امکان مصرف را داشته باشند. اما افزایش تورم به معنای این است که قدرت خرید خانوار کمتر شده و سبد مصرفی آنها مدام کوچکتر می‌شود. از طرف دیگر نه ایران که دیگر کشورها هم چشم‌انداز روشنی برای خروج از دوره کرونا ندارند.

در نتیجه با وجود تورم و ماندگاری کرونا، خانوارها به جای مصرف به پس‌انداز روی می‌آورند و تقاضای خود را به آینده موکول می‌کنند. این کاهش مصرف باز هم بر رکود اقتصادی تاثیر می‌گذارد و این رکود می‌تواند منجر به بیکاری افراد بیشتری شود و خانوارهای بیشتری را با چالش کاهش درآمد مواجه کند.

منبع: مرکز پژوهش‌های مجلس